تاریخچه حسابداری اصول و تئوری حسابداری
حسابداری به عنوان یک دانش و حرفه، تاریخچهای طولانی و پیچیده دارد که به تمدنهای باستانی بازمیگردد. برخی از مهمترین مراحل و دورههای تاریخی حسابداری عبارتند از:
دوران باستان
• تمدنهای سومری، بابلی و مصری (حدود ۳۰۰۰ قبل از میلاد): نخستین نشانههای حسابداری در تمدنهای باستانی مانند سومر و مصر یافت میشود. این جوامع از سیستمهای اولیه حسابداری برای ثبت و نگهداری سوابق مالی، به ویژه در زمینه کشاورزی و ذخیرهسازی استفاده میکردند.
• تمدن رومی و یونانی (۵۰۰ قبل از میلاد تا ۵۰۰ میلادی): رومیان و یونانیان حسابداری را برای مدیریت اموال و داراییهای دولتی و خصوصی توسعه دادند. این دوره شاهد استفاده از سیستمهای ساده ثبت ورودی و خروجی بود.
قرون وسطی (حدود ۵۰۰ تا ۱۵۰۰ میلادی)
• در این دوره، تجارت و بازرگانی بین کشورهای مختلف افزایش یافت و به تبع آن نیاز به ثبت معاملات مالی بیشتر شد. در این دوره، سیستمهای حسابداری دوبل (دوطرفه) توسط بازرگانان ایتالیایی توسعه یافت.
رنسانس (۱۵۰۰ تا ۱۷۰۰ میلادی)
• توسعه حسابداری دوطرفه: کتاب لوکا پاچیولی، ریاضیدان ایتالیایی، در سال ۱۴۹۴ به نام Summa de Arithmetica یکی از اولین مستندات حسابداری دوطرفه است که تأثیر بسزایی در توسعه حسابداری به شکل مدرن آن داشت.
• بازرگانان ایتالیایی در این دوره از سیستم حسابداری دوطرفه برای ثبت معاملات مالی خود استفاده میکردند که اصول آن تا به امروز همچنان باقی مانده است.
انقلاب صنعتی (قرن ۱۸ و ۱۹ میلادی)
• با آغاز انقلاب صنعتی، شرکتهای بزرگتر و پیچیدهتر شدند و به همراه آن نیاز به سیستمهای پیشرفتهتر حسابداری نیز افزایش یافت. سیستمهای حسابداری برای مدیریت هزینههای تولید، منابع و درآمدها توسعه پیدا کردند.
دوره مدرن (قرن ۲۰ به بعد)
• توسعه استانداردهای حسابداری: در قرن بیستم، با رشد شرکتهای چندملیتی و گسترش بازارهای مالی، نیاز به هماهنگسازی و استانداردسازی سیستمهای حسابداری بینالمللی احساس شد. نهادهایی مانند هیئت استانداردهای حسابداری مالی (FASB) و هیئت استانداردهای بینالمللی حسابداری (IASB) تشکیل شدند تا استانداردهای حسابداری را تعریف کنند.
• پیدایش حسابداری مدیریتی: علاوه بر حسابداری مالی، سیستمهای حسابداری مدیریتی برای کمک به مدیران در تصمیمگیریهای داخلی و بهینهسازی فرآیندها و منابع به وجود آمدند.
دورهها و مدلهای حسابداری
۱. حسابداری دوطرفه (دوگانه)
• این مدل حسابداری که توسط لوکا پاچیولی معرفی شد، بر اساس اصل “هر معامله دو طرف دارد” عمل میکند، به این معنی که برای هر بدهکار، بستانکار معادل نیز وجود دارد. این سیستم هنوز هم پایه و اساس بسیاری از سیستمهای حسابداری مدرن است.
۲. حسابداری مالی (Financial Accounting)
• این نوع حسابداری بر اساس تهیه و گزارشدهی اطلاعات مالی برای استفاده خارجی، نظیر سرمایهگذاران، اعتباردهندگان و سازمانهای دولتی، طراحی شده است. گزارشهای مالی مانند ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان وجوه نقد از مهمترین ابزارهای حسابداری مالی هستند.
۳. حسابداری مدیریتی (Managerial Accounting)
• حسابداری مدیریتی بر ارائه اطلاعات مالی و غیرمالی به مدیران و تصمیمگیران داخلی سازمان تمرکز دارد. هدف اصلی این نوع حسابداری کمک به تصمیمگیریهای مدیریتی است. ابزارهایی مانند بودجهریزی، تجزیه و تحلیل هزینهها و سودآوری در این نوع حسابداری استفاده میشوند.
۴. حسابداری بهای تمامشده (Cost Accounting)
• این نوع حسابداری بخشی از حسابداری مدیریتی است و به محاسبه و تجزیه و تحلیل هزینههای تولید، عملیات و محصولات میپردازد. حسابداری بهای تمامشده برای تعیین قیمت تمامشده کالاها و خدمات و کمک به مدیریت هزینههای تولید بسیار کاربردی است.
۵. حسابداری بینالمللی (International Accounting)
• با گسترش جهانی شدن، شرکتها نیاز به سیستمهای حسابداری داشتند که قابلیت تطابق با مقررات و استانداردهای مالی مختلف در کشورهای مختلف را داشته باشند. حسابداری بینالمللی با استانداردهایی مانند IFRS (استانداردهای گزارشگری مالی بینالمللی) و US GAAP (اصول حسابداری پذیرفتهشده عمومی ایالات متحده) مرتبط است.
۶. حسابداری دولتی (Governmental Accounting)
• حسابداری دولتی به ثبت و گزارشگیری فعالیتهای مالی و بودجهبندی نهادهای دولتی و عمومی اختصاص دارد. این نوع حسابداری بر رعایت بودجههای تعیینشده و مدیریت منابع عمومی تمرکز دارد.
جمعبندی حسابداری از یک روش ساده برای ثبت معاملات به یک علم و حرفه پیشرفته با مدلها و روشهای مختلف توسعه یافته است. امروزه، حسابداری نه تنها در حوزه مالی بلکه در حوزههای مدیریتی و تصمیمگیریهای استراتژیک نیز نقش مهمی ایفا میکند.
معادله حسابداری مدرن
معادله حسابداری، به عنوان بنیادیترین اصل حسابداری، نشان میدهد که چطور عناصر مختلف مالی یک شرکت به هم متصل هستند. این معادله به شکل زیر بیان میشود:
حقوق صاحبان سهام (Owner’s
=
بدهیها (Liabilities)
–
داراییها (Assets)
معادله حسابداری کلاسیک:
داراییها (Assets)=بدهیها (
این معادله به عنوان پایهای برای سیستم حسابداری دوطرفه عمل میکند، به این معنی که هر تراکنش مالی باید به شکلی در حسابها ثبت شود که این معادله همیشه برقرار بماند.
اجزای معادله حسابداری:
- داراییها (Assets): شامل تمام منابعی است که یک شرکت در اختیار دارد و انتظار میرود از آنها برای تولید درآمد یا ارزش اقتصادی استفاده کند. داراییها میتواند شامل پول نقد، حسابهای دریافتنی، ساختمانها، تجهیزات و موجودی کالا باشد.
- بدهیها (Liabilities): تعهدات مالی شرکت است که در آینده باید پرداخت شود. این شامل بدهیهایی مانند وامها، حسابهای پرداختنی و بدهیهای مالیاتی است.
- حقوق صاحبان سهام (Owner’s Equity): نشاندهنده حق مالی صاحبان یا سهامداران بر داراییهای شرکت است. این شامل سرمایهگذاری اولیه و سودهای انباشته است که به صاحبان شرکت تعلق دارد.
تئوریهای حسابداری
تئوریهای حسابداری به مجموعهای از اصول، مفاهیم و رویکردها اشاره دارد که برای توضیح، تفسیر و پیشبینی نحوه عملکرد حسابداری و گزارشدهی مالی به کار میروند. در طول زمان، تئوریهای مختلفی برای توضیح و پیشرفت حسابداری توسعه یافتهاند که به چند مورد مهم اشاره میکنیم:
تئوری مالکیت (Proprietary Theory)
• این تئوری مبتنی بر این است که واحد تجاری (شرکت) و مالک آن یکی هستند و حسابداری باید به گونهای انجام شود که سود و زیان مالک را به بهترین نحو نشان دهد. بر اساس این تئوری، داراییها و بدهیها متعلق به مالک (سهامدار) است و سود و زیان به حقوق مالک مرتبط است.
تئوری شخصیت حقوقی مستقل (Entity Theory)
• این تئوری بیان میکند که شرکتها و واحدهای تجاری به عنوان یک شخصیت حقوقی مستقل از صاحبان خود عمل میکنند. در این تئوری، داراییها و بدهیهای شرکت متعلق به خود شرکت است و حقوق صاحبان سهام به عنوان یکی از بخشهای جداگانه محاسبه میشود.
تئوری وجوه (Fund Theory)
• این تئوری بیشتر در حسابداری دولتی و سازمانهای غیرانتفاعی استفاده میشود و بیان میکند که داراییها و بدهیها باید بر اساس مقاصد خاص و اختصاصی (وجوه) مدیریت و ثبت شوند. وجوه به عنوان منابعی تعریف میشوند که باید برای مقاصد خاصی مصرف شوند و حسابداری باید این مقاصد را به دقت منعکس کند.
تئوری باقیمانده (Residual Equity Theory)
• در این تئوری، سود و زیان پس از پرداخت بدهیها و تعهدات به سهامداران تعلق میگیرد. این تئوری بیشتر در مواردی استفاده میشود که توجه ویژهای به حقوق صاحبان سهام در مقابل سایر ذینفعان وجود دارد.
تئوری نمایندگی (Agency Theory)
• این تئوری به رابطه بین صاحبان شرکت (سهامداران) و مدیران اجرایی اشاره دارد. مدیران به عنوان نمایندگان سهامداران عمل میکنند و وظیفه دارند تصمیماتی را اتخاذ کنند که منافع سهامداران را حفظ کند. در این تئوری، تضاد منافع بین مدیران و سهامداران به یکی از دغدغههای اصلی تبدیل میشود.
تئوری بازار کارا (Efficient Market Theory)
• این تئوری بر این اساس استوار است که بازارهای مالی به گونهای کارآمد هستند که تمام اطلاعات مرتبط با شرکتها به سرعت در قیمتگذاری سهام و داراییها لحاظ میشود. بنابراین، گزارشهای مالی باید به گونهای باشند که اطلاعات کافی را برای تصمیمگیریهای اقتصادی در اختیار سرمایهگذاران قرار دهند.
تئوری اقتصادی (Economic Theory)
• این تئوری بر مفاهیم اقتصادی مانند عرضه و تقاضا، هزینههای فرصت، و توزیع بهینه منابع در شرکتها تأکید دارد و بیان میکند که حسابداری باید به گونهای طراحی شود که اطلاعات اقتصادی مناسب برای تصمیمگیریهای بهینه در دسترس قرار گیرد.
تئوری رفتار انسانی (Behavioral Accounting Theory)
• این تئوری به رفتار و واکنشهای افراد نسبت به اطلاعات حسابداری و گزارشهای مالی توجه دارد. اینکه چگونه اطلاعات مالی ممکن است بر تصمیمات، نگرشها و رفتارهای مدیران، سهامداران و سایر ذینفعان تأثیر بگذارد، موضوع این تئوری است.
جمعبندیمعادله حسابداری به عنوان بنیادیترین اصل در حسابداری، نشاندهنده ارتباط بین داراییها، بدهیها و حقوق صاحبان سهام است. در عین حال، تئوریهای حسابداری به توضیح و تفسیر اصول و رویههای حسابداری کمک میکنند و هر یک با رویکرد متفاوتی به تحلیل و گزارشگری مالی میپردازند. این تئوریها باعث میشوند که حسابداران بتوانند اطلاعات مالی را به بهترین نحو ممکن ارائه دهند و به نیازهای ذینفعان مختلف پاسخ دهند.
تاریخچه حسابداری فلسفه
حسابداری در جهان نزدیک به ۶۰۰۰ سال قدمت دارد و تاریخ نخستین مدارک کشف شده حسابداری به ۳۶۰۰ سال قبل از میلاد برمیگردد. بعبارت دیگر،حسابداری با تمدن همزاد است و به اندازه تمدن بشری قدمت دارد. در تمدنهای باستانی بین النهرین که قسمت اعظمثروتهای جامعه در اختیار فرمانروا یا فرمانروایان بود. معمولا کاهنان که قشر ممتازی را در سلسله مراتب اجتماعی تشکیل می دادند وظیفه نگارش را بطور اعم و نگهداری حساب درآمدها و ثروتهای حکومت را بطور اخص به عهده یا در واقع در انحصار داشتند و در عینحال به ثبت برخی از معاملات شهروندان نیز می پرداختند، از جمله در تمدن باستانی سومر ( Summer ) نظام مالی جامعی برقرار بودو کاهنان سومری علاوه بر نگهداری حساب درآمدهای حکومتی، به نحوی موجودی غلات، تعداد دامها و میزان املاک حکومتی را محاسبهمی کردند.
نخستین مدرک کشف شده حسابداری در جهان، لوحه های سفالین از تمدن سومر در بابل (Babylon)است و قدمت آن به ۳۶۰۰ سالقبل از میلاد می رسد و از پرداخت دستمزد تعدادی کارگر حکایت دارد.
مدارک و شواهد بدست آمده از تمدن باستانی مصر (۵۲۵_۵۰۰۰ ق.م) حکایت از آن دارد که در اجرای طرحهای ساختمانی این تمدن،نوعی کنترل حسابداری برقرار بوده که بهره گیری از نیروی کار هزاران هزار نفر را در امر ایجاد بنا و حمل و نقل مصالح ساختمانی درتشکیلاتی منظم، میسر می کرده است، از تمدن مصر در دورانی که یونانیان و رومیان بر آن تسلط داشتند نیز مجموعه های متعددی ازحسابهای نوشته شده بر پاپیروس باقی مانده است.
شواهد و مدارک به دست آمده از یونان باستان نیز حکایت از استقرار کنترلهای حسابداری دارد. از جمله حساب معبد پارتنون در لوحههای مرمرین اکروپولیس حک و بخشی از ان هنوز هم باقی است.
سکه به عنوان واحد پول حدود ۷۰۰ سال قبل از میلاد در لیدی( Lydia ) ابداع گردید.(لیدی سرزمینی باستانی است که در آسیایصغیر، کنار دریای اژه بین میزی ( Mysia ) و کاری( Caria ) قرار داشت. کرزوس ( Croesus ) آخرین پادشاه آن از کوروش شکستخورد.) و به سرعت در تمدنهای آن زمان رواج یافت. در ازان عصر هخامنشی ، نظام مالی و پولی (نظام پولی بدیعی توسط داریوش اولبر پایه طلا و نقره با رابطه مبادله ثابت پایه گذاری شد و سکه داریک به وزن ۸.۴۱ گرم در مقابل ۲۰ سکه نقره به نام “شکل” هر یک بهوزن ۵.۶ گرم مبادله می شده است و بنابراین رابطه تبدیل طلا به نقره به شکل جامع ومنسجمی بر قرار بوده و حساب درآمدها و مخارجحکومت به ریز و به دقت ثبت و ضبط و نگهداری می شده است.
در رم و یونان باستان حسابداری پیشرفته ای وجود داشته و نوعی حساب جمع و خرج تنظیم می شده است. یک جمعدار، یک مامور دولتو یا شخصی که محافضت پول یا دارایی دیگری به او محول بوده است در مقاطعی از زمان حساب خود را به اربابش پس می داده است. برای این کار رو فهرست تفصیلی از دریافتها و پرداختها بر حسب پول، وزن یا مقیاس دیگری تهیه می شد که جمع آن دو مساوی بود. فهرست پرداخت شامل مبالغ پرداختی، کالای فروخته شده و یا به مصرف رسیده در طول یک دوره بعلاوه مانده پول و کالایی بود که نزدجمعدار باقی مانده و باید به ارباب تادیه می شد. این نوع حسابداری تا قرون وسطی ادامه یافت. توجه داشته باشید حسابداریباستانی تنها جنبه های محدودی از فعالیتهای مالی را در بر می گرفت و یا سیستم جامعی که کلیه عملیات مالی حکومت را ثبط و ظبطکند و یا به نگهداری حساب معاملات تجاری بپردازد، فاصله بسیاری داشت. بعبارت دیگر، از دوران باستان تا اواخر قرون وسطیتغییری اساسی در جهت تبدیل حسابداری به یک سیستم جامع صورت نگرفت و تنها پیشرفت قابل ذکر گسترش دامنه نگهداری حساببرای عملیات گوناگون حکومتها و اشخاص بود.
از اوایل قرن سیزدهم “دولت_شهرها” و یا “شهر_جمهوریهای” کوچکی خارج از سلطه پادشاهان و خوانین فئودال در ایتالیای کنونی پاگرفت که فضای سیاسی_ اقتصادی مناسبی را برای رشد سوداگری فراهم آورد.بدین معنی که در این جمهوریهای کوچک هیچ مانعی درراه تجارت آزاد، حتی تجارت با سرزمینهای دوردست وجود نداشت و استفاده از سرمایه به صورت سرمایه مولد یا سرمایه تجاری مانندکشتیها و سایر وسایل بازرگانی امکان پذیر و متداول بود. علاوه بر این، با رونق داد وستد، پول در مبادلات تجاری نقش گسترده یافت واقتصاد پولی رواج یافت.
در قرون سیزدهم و چهاردهم همزمان با رشد بازرگانی، صنعت و بانکداری، پیشرفت زیادی در تکنیک نگهداری حساب بوجود آمد. بزرگتر شدن اندازه موسسات، رواج معاملات نسیه و استفاده از عوامل متعدد در کسب و کار موجب شد که دیگر یک شخص به تنهایینتواند امر موسسه بزرگی را اداره کند و این امر ابداع سیستم حسابداری کاملتری را ضروری ساخت.
گمان می رود که کاربرد قاعده جمع وخرج در مورد حساب صندوق نخستین گام در راه پیدایش سیستم نوین بوده باشد.
بدین معنی که صندوقدار در ازای وجوهی که دریافت می کرد بدهکار و در مقابل مبالغی که می پرداخت بستانکار می شد. این قاعده درمورد حسابهای مشتریان نیز بکار می رفت و آنان در ازای وجوهی که قرض می گرفتند و یا کالایی که به نسیه می خریدند بدهکار و درمقابل وجوهی که می پرداختند بستانکار می شدند و بدین ترتیب مانده حساب آنها معین می شد. همین قاعده در مورد نگهداری حساببستانکاران نیز بکار می رفت. در نیمه قرن سیزدهم حسابداران ایتالیایی متوجه این نکته شدند که دریافت پول از یک بدهکار دو ثبت راضروری می سازد. جنبه دریافت پول که باید در حساب صندوق ثبت شود و جنبه پرداخت پول که باید در حساب شخصی پرداخت کنندهپول ثبت گردد. در اوایل قرن چهاردهم دو اصطلاح بدهکار و بستانکار ، یعنی دو واژه ایتالیایی دادن( dare ) و گرفتن(avere) کاملامتداول گردید. پیشرفت تازه در قرن چهاردهم ابداع شکل دو طرفه حساب بود که در سمت چپ اقلام بدهکار و در سمت راست اقلامبستانکار، نوشته می شد و با این کار چگونگی ثبتها آشکار می گردید.
حسابداری جنسی با نگهداری حسابی جداگانه برای هر محموله از کالای خریداری شده آغاز گردید و هر حساب در ازای خرید یکمحموله کالا بدهکار و در مقابل حساب فروشنده یا حساب نقد بستانکار می شد.
سپس با فروش هر مقدار از کالای یک محموله، حساب مربوطه بستانکار و در مقابل حساب مشتری یا حساب نقد، بستانکار می گردید تااین که تمامی اجناس یک محموله به فروش برسد. این کار یعنی بدهکار کردن حساب هر محموله از کالای خریداری شده به قیمت خرید وبستانکار کردن آن به قیمت فروش معمولا تفاوتی را ایجاد می کرد که به حساب سود و زیان نقل می شد. بدین ترتیب سیستم دفترداریدوطرفه به آرامی و در پی مجموعه ای از ابداعات پیاپی در فاصله سالهای ۱۲۵۰–۱۳۵۰ میلادی در چند جمهوری کوچک ایتالیا زاده شدو تکامل یافت و شهرهای فلورانس، ونیز و جنوا پیشرو این تحول بودند. برخی از صاحبنظران دفاتر حساب بجا مانده از سالهای ۱۲۹۶تا ۱۲۹۹ را نخستین دفاتر حساب دو طرفه کامل می دانند. برخی دسگر حساب دو طرفه کاملا متوازنی را که در سال ۱۳۴۰ میلادیتوسط پیشکار( steward ) شهر جنوا( Genoa ) تنظیم گردیده است. نحستین نمونه کامل دفاتر حساب دوطرفه ذکر می کنند. در هرحال، در آستانه قرن پانزدهم میلادی در ایتالیا و دیگر کشورهای اروپایی، سیستم دفترداری دوطرفه بکار می رفته است.
گسترش فن دفترداری دوطرفه به سراسر اروپا مرهون انتشار کتاب ریاضیاتی است که لوکا پاچیولی (Luca Pacioli) به سال ۱۴۹۴تالیف کرده است. پاچیولی کشیشی بود که در دانشگاههای جمهوریهای پروجا، ناپل، پیزا و فلورانس ریاضیات تدریس می کرد و بااندیشمندان بزرگ هم عصر خود از جمله پیرو دلا فرانسسکا ( piro della francedca )، لئون باتیستا آلبرتی ( Leon Battista Alberti ) و لئونارده داوینچی ( Leonardo da Vinci ) دوستی نزدیک داشت. مطالب کتاب ریاضیات مزبور را پاچیولی نوشت وشکلهای آن را داوینچی ترسیم کرد.
بخشی از این کتاب شامل چند فصل به حسابداری اختصاص داشت که نخستین توصیف مدون از سیستم حسابداری دوطرفه است. دراین بخش از کتاب، پاچیولی با استفاده از منابع و روشهای موجود سه دفتر اصلی حساب را به ترتیب زیر تشریح می کند:دفتر باطله ( Waste Book ) (در ایران این دفتر را دفتر کپیه یا مسدوده هم نامیده اند.)که خلاصه معاملات تاجر به ترتیب تاریخ وقوع در آن ثبتمی شد. دفتر روزنامه ( Journal )که در آن مطالب دفتر باطله تلخیص و بر حسب بدهکار و بستانکار ثبت می گردید. دفتر کل ( Ledger )حاوی حسابهای واقعی که ثبتهای دفتر روزنامه به آن نقل می گردید. پاچیولی لهمیت کاربرد پول را بعنوان مقیاس مشترکسنجش اقلام مختلف به درستی دریافته بود و بر لزوم تاریخ گذاری معاملات و عطف متقابل دفاتر به یکدیگر تاکیدی بجا داشت. با اینحال، وی درباره دوره مالی، تهیه تراز آزمایشی، تهیه صورت سود و زیان، بستن حساب سود و زیان به حساب سرمایه و تهیه ترازنامهمطلبی ندارد و تنها درباره طرز بستن و لزوم موازنه کردن حسابها به هنگام نقل حسابها از دفاتر قدیمی به دفاتر جدید توضیحات نسبتاکاملی داده است. همچنین پاچیولی بین اموال شخصی تاجر و اموال تجارتخانه تمایزی نگذاشته و درباره نگهداری حساب داراییهایثابت نیز مطلبی ندارد.رساله پاچیولی (که او را پدر علم حسابداری می نامند) به علت سادگی، روانی و ارزشهای عملی در طول قرنهایپانزدهم و شانزدهم به اغلب زبانهای اروپایی ترجمه شد و حسابداری دوطرفه تا اواخر قرن هفدهم در اغلب کشورهای اروپایی رواجیافت.
البته اگر بخواهیم بنیانگذاران اصلی علم حسابداری دقیق تر مشخص کنیم باید ماورا آنچه در کتب غربی برای بزرگ کردن کار پاچیولیبیان شده است، به سوابق تاریخی سالها پیش از لوکاپا چولی برگردیم، خوارزمی، دانشمند معروف ایرانی برای اولین بار در باره مفهومصفر ، شیوه نگارش نشانهای اعداد و شمارش دهدهی در رساله ” جبر و مقابله ” توضیحاتی را داد و جالب است بدانید سیستم دهدهیکنونی در واقع ترجمه این رساله است که بوسیله لئونارد فیبوناچی در ایتالیا انجام گرفت و از آن طریق عالمگیر شد. از سوی دیگر،محمدبن محمد ابوالوفای بوزجانی در قرن دهم میلادی یعنی پنج قرن قبل از لوکاپاچولی رساله ای به نام ضروریات علم حسابداری برایکاتبان و کاسبان نوشت که راهنمای خوبی در حساب عملی بود. اما متأسفانه پژوهشی درباره این کتاب صورت نگرفت ] امید است تا بههمت شما دانشجویان و محققان ارجمند تحقیقی در این خصوص انجام شود و اثبات گردد که بنیانگذار علم حسابداری جهان ایندانشمند بوده است.
از قرن شانزدهم تا اوایل قرن نوزدهم تحول بنیادی در حسابداری بوجود نیامد، تنها تغییر اساسی تئوری جدیدی بود که توسط استوین ( Simon Stevin ) هلندی در اواخر قرن شانزدهم عنوان شد. بر اساس این تئوری در هر معامله در مقابل هر بدهکار باید یک بستانکاروجود داشته باشد. استوین همچنین ضرورت تفکیک اموال موسسه را از اموال شخصی صاحب سرمایه مطرح و لزوم نگهداری حسابیجداگانه برای سرمایه را نیز عنوان کرد. تغییرات دیگری که در این فاصله در دفترداری رخ داد عبارت بود از ایجاد ستونهای فرعی دردفاتر روزنامه و کل، منسوخ شدن دفتر باطله و جایگزینی اسناد و مدارک مربوط به معاملات (مانند فاکتور خرید و فروش) به جای آن. حسابداری جنسی نیز در این فاصله بهبود یافت و سود و زیان هر محموله محاسبه و به حساب سود و زیان نقل می گردید. تا سال ۱۸۰۰میلادی موازنه کردن حسابها در پایان سال، تهیه صورت سود و زیان و ترازنامه معمول شد اما جز برای نگهداری سوابق فعالیتهایموسسه استفاده دیگری نداشت.
سیستم دفترداری دوطرفه که گوته ( Goethe ) اندیشمند بزرگ آلمانی آن را یکی از زیباترین ابداعات بشری می داند، مجموعه منسجمیرا فراهم آورد که کلیه معاملات و رویدادهای مالی ثبت، سود هر فعالیت تجاری تعیین و اموال شخصی تاجر از اموال تجارتخانه یاموسسه تجاری تفکیک گردید.
ابداع و تکامل سیستم دفتر داری دوطرفه اولا سوداگریهای بزرگ مانند فرستادن کشتیهای عظیم حامل کالاهای گوناگون به نقاط مختلفجهان را با مشارکت بازرگانان و افراد متعدد، تسهیل کرد، زیرا با کاربرد آن سرمایه گذاری هر یک از مشارکت کنندگان در یک فعالیتسوداگرانه که معمولا به صورت کالا و اجناس گوناگون بود به سهولت بر حسب پول (سکه) اندازه گیری و حساب ان جداگانه نگهداری میشد و در خاتمه فعالیت نیز کالا و طلا و نقره ای که کسب شده بود، بر حسب پول قابل تقویم و محاسبه می شد و در نتیجه تعیین سهم هریک از مشارکت کنندگان از کل درآمد حاصل به سادگی امکان پذیر می گردید.
ثانیا حسابداری دو طرفه، با فراهم ساختن امکان تفکیک اموال شخصی تاجر از اموال تجارتخانه، تشکیل شرکتهای تجارتی را بامشارکت چند نفر عملی کرد، زیرا با کاربرد آن، نگهداری حساب جداگانه سهمالشرکه هر یک از شرکا در سرمایه شرکا امکان پذیر وسهم آنان از کل دارایی شرکت و منافع حاصل از فعالیت تجاری قابل اندازه گیری و محاسبه شد. این امکان، مشارکت صاحبان سرمایهای را که خود به کار تجارت نمی پرداختند نیز عملی ساخت و بدیت ترتیب رشد و توسعه بنگاهها و موسسات تجاری را تسریع کرد.
به رغم تحولات شگرف اقتصادی_ اجتماعی و دگرگونی و پیچیدگی و توسعه معاملات و سازمانهای تجارتی از قرن شانزدهم تا عصرحاضر، عناصر اصلی سیستم دفترداری دوطرفه همچنان بدون تغییر باقی مانده است. دلیل بقای این سیستم در طول پنج قرن درسادگی اصول، انعطاف پذیری و قابلیت ان در ثبت، انتقال و گزارش اطلاعات بسیار متنوع، در قالب صورتهای مالی قابل رسیدگی است.
انقلاب صنعتی
سسیتم ثبت دوطرفه که به اعتبار ابداع ان در ایتالیا، سیستم حسابداری ایتالیایی نیز نامیده می شود به سرعت در سراسر اروپا رواجیافت و در طول قرن هجدهم تقریبا کلیه موسسات مالی و تجاری بزرگ، این شیوه حسابداری را بکار می بردند. اما اروپای قرن هجدهمآبستن تحولاتی شگرف بود. انقلاب صنعتی در نیمه دوم این قرن آغاز و تا پایان نیمه اول قرن نوزدهم تداوم یافت و تحولات و تغییراتوسیع اقتصادی و اجتماعی را در پی داشت. این تحول بنیادین بر تمامی عرصه های زندگی فرعی و اجتماعی مردم اروپا اثر گذاشت ومناسبات اقتصادی_ اجتماعی و سیاسی جوامع اروپایی را دگرگون کرد و از طریق این قاره به سراسر جهان راه یافت و آثار مفید وزیانبار بسیاری به جای گذاشت.
بارزترین عرصه تحول در انقلاب صنعتی، قرار گرفتن ماشین در خدمت تولید بود که شیوه تولید را از تولید دستی به تولید کارخانه ایمتحول کرد.
پیدایش و رشد کارخانه های بزرگ و کوچک با توانایی ساختن کالاهای همسان به مقدار زیاد، از یک سو به زوال صنایع دستی، روستاییو خانگی در مدت کوتاهی انجامید و از سوی دیگر، رقابت بین کارخانه داران را ایجاد کرد.
حسابداری صنعتی ابتدا بیشتر به گزارش بهای تمام شده محصولات بر مبنای اطلاعات مالی گذشته تاکید داشت و در پیش بینی ایندهاز حدس وگمان فراتر نمی رفت. اما بزرگتر شدن کارخانه ها و پیچیده تر شدن روشهای تولید و در نتیجه افزایش تولیدات، رقابت بینواحدهای صنعتی را برای تسلط بر بازارهای پیوسته ملی و همچنین رقابت در عرضه تولیدات به بازارهای جهانی تشدید کرد و ادارهموسسات بزرگ پیچیده به پیدایش مفهوم مدیریت علمی انجامید. مدیریت علمی، روش برخورد منظم و منطقی با مسائل به منظور یافتنبهترین راه برای انجام هر کار است.
وجود رقابت، نیاز به آگاهی از بهای تمام شده محصول را ایجاب نمود و در پاسخ به این ضرورت نوعی دفترداری صنعتی یا دفترداریهزینه یابی که بعدها حسابداری صنعتی نامیده شد، ابداع گردید. علاوه بر این، در گذر زمان تکنیکهای گزارش اطلاعات مالی برایتصمیم گیریهای مدیریت تکامل یافت و با ارائه و توضیح مدلهای مقداری، امکان اتخاذ تصمیمات درست بر اساس اطلاعات موجود،تسهیل گردید. امروزه این رشته از حسابداری به معنای اعم حسابداری مدیریت نامیده می شود.
بازار سرمایه و شرکتهای سهامی
با بزرگتر شدن شرکتها نیاز به توسعه و همچنین سرمایه بیشتر احساس شد. لذا با بهره گیری از دو دستاورد بزرگ و مفید سرمایه داریصنعتی یعنی سازماندهی و همکاری، موجبات رشد، توسعه و تکامل شرکتهای سهامی فراهم و با سازمان یافتن بازار سرمایه، تامینمالی طرحهای بزرگ صنعتی امکان پذیر شد.
بازار سرمایه و شرکتهای سهامی این امکان را فراهم آورد که تعداد زیادی از صاحبان سرمایه، با سرمایه های کوچک و بزرگ در یکواحد اقتصادی مشارکت کنند و به این ترتیب مشکلات تامین سرمایه های کلان برای ایجاد ساختمان، خرید ماشین آلات و احداٍتاسیسات یک کارخانه بزرگ یا طرح بزرگ صنعتی برطرف گردید. در عین حال، محدودیت مسولیت صاحبان سهام به مقدار سرمایه ای کهدر شرکت گذاشته اند و قابلیت انتقال سهام، به رونق سرمایه گذاری و گسترش بازارهای سازمان یافته سرمایه انجامید.
در ادامه فرایند رشد و توسعه شرکتهای سهامی، هیئت مدیره شرکتهای سهامی بزرگ، کار مدیریت اجرایی را به مدیران موظفی که برایاداره امور شرکت بر می گزینند محول و خود به تعیین خط مشی های اجرایی شرکت و نظارت بر کار مدیران می پردازند. این تحول،گروه تازه ای از مدیران کارآزموده حرفه ای را پدید آورد که در سرمایه موسساتی که اداره می کنند سهمی ناچیز دارند یا اصولا سهمیندارند، بدین ترتیب غالبا مدیریت موسسات از مالکیت آنها تفکیک و متمایز گردید.
سازمان جدید سرمایه، نقش شرکتهای سهامی و بورسهای اوراق بهادار بعد تازه ای به حسابداری بخشید و آن لزوم ارائه گزارشهایمالی به سهامداران برای آگاه کردن آنان از چگونگی اداره سرمایه هایشان، ارزیابی عملکرد و سنجش کارایی مدیران و گردانندگانشرکت و بالاخره آینده سرمایه گذاریشان بود.
حسابداری حرفه ای و حسابرسی
افزایش موارد استفاده و شمار استفاده کنندگان از اطلاعات مالی، وظیفه حسابداران را از رفع نیازهای معدودی صاحب سرمایه بهپاسخگویی به نیازهای مراجع و گروههای متعدد ذینفع و ذیعلاقه، ارتقا داد و به آن نقشی اجتماعی بخشید. وظیفه نوین حسابداری راحسابداران شاغل در موسسات نمی توانستند به تنهایی انجام دهند زیرا وجود رابطه استخدامی مستقیم آنان را به پذیرش نظرات مدیرانواحدهای اقتصادی در تهیه صورتهای مالی ناگزیر می کرد و از طرفی اشتغال آنان در موسسات، نوعی جانبداری طبیعی از آنموسسات را در پی داشت.
حال آنکه صورتهای مالی باید نیازهای گروههای مختلف استفاده کننده با علائق و منافع متفاوت و احتمالا متضاد را برطرف می کرد.
برای آن که گروههای مختلف استفاده کننده بتوانند به صورتهای مالی تهیه شده توسط موسسات اعتماد بیشتری نمایند، حسابدارانخبره ای انتخاب شدند و وظیفه یافتند که با رسیدگی به مدارک اسناد و حسابها هر گونه تقلب و سوء استفاده را کشف و نسبت بهصورتهای مالی بی طرفانه اضهار نظر کنند و این کار حسابرسی نامیده شد.
حسابرسی به معنای عام یعنی رسیدگی به حسابها از لحاظ کشف تقلب و سو استفاده سابقه طولانی دارد و در طول تاریخ همیشه نوعیحسابرسی در موسسات دولتی و خصوصی وجود داشته است، اما حسابرسی به معنای نوین یعنی رسیدگی و اظهار نظر نسبت بهصورتهای مالی به دنبال رشد و پیدایش شرکتهای سهامی که در ان مسولیت سهامداران محدود به مقدار سرمایه ای بود که در شرکتگذاشته بودند، بوجود آمد و زادگاه آن انگلستان است.
اما تغییر شگرفی که اکنون در جریان است، تحول حسابرسی از حسابرسی مالی به حسابرسی جامع است که در آن علاوه بر رسیدگی وگزارش نسبت به صورتهای مالی واحد مورد رسیدگی، عملیات و معاملات آن از لحاظ رعایت سیاستهای مقرر شده توسط مراجع تصمیمگیرنده ( مانند مجمع عمومی) و رعایت قوانین و مقررات حاکم بر فعالیت واحدهای اقتصادی رسیدگی می شود و کارایی مدیریت واحدمورد رسیدگی از لحاظ چگونگی استفاده از منابع موجودد و نحوه اجرای برنامه و عملیات ونتایج حاصل از ان سنجیده و گزارش میشود. این گونه حسابرسی که جنبه اخیر آن حسابرسی مدیریت نامیده می شود عمدتا در مورد شرکتهای بزرگ که منابع کلان و حیطهفعالیت گسترده ای دارند و مدیریت آن از مالکیت سرمایه جداست در پاسخ به ضرورت ارزیابی عملکرد مدیریت این گونه موسسات توسطمتخصصین با صلاحیت (حسابداران و متخصصینی از رشته های دیگر) اجرا می شود و چشم انداز تکامل حسابداری حرفه ای است.
سلام
ارتباط بین حسابداری و حسابرسی به چه شکل هست؟
تفاوت بین حسابداری و حسابرسی در این است که حسابداری به معنای حفظ صورتهای مالی یک شرکت است در حالی که حسابرسی به معنی بررسی صحت صورتهای مالی نگهداری شده توسط شرکت است. حسابداری برای معاملات روزانه انجام می شود در حالی که حسابرسی سه ماهه یا سالانه انجام می شود.
اصول مشترک: هر دو حوزه نیازمند شناخت عمیق از اصول و قوانین حسابداری هستند. افرادی که در این زمینه ها فعالیت می کنند معمولا تحصیلات مرتبط با حسابداری دارند.
حسابدار: فراهم کردن اسناد حسابداری و تنظیم آن و تهیه گزارش مالی از این اطلاعات.
حسابرس: بررسی گزارشات مالی و اطلاعات تنظیم شده.
حسابدار: هر روز اطلاعات مالی را ثبت می کند.
حسابرس: پایان هر فصل و هر سال به اطلاعات را ثبت می کنند.
حسابدار: تخلف در اطلاعات و گزارش آن وظیفه یک حسابدار نیست.
حسابرس: گزارش اختلافات و مسائل مالی جزئی از کارهای آن است.
سلام
نظریه های مربوط به تئوری حسابداری و تئوری حسابرسی به چه شکل هست؟
برای ارتقا به حسابدار به حسابرس چه مراحلی را باید پشت سر گذاشت؟
سلام ممنون بابت مقاله جامع و کامل شما
ولی ایا با پیشرفت هوش مصنوعی شغل حسابدار در جامعه کمرنگ تر و باعث فراموشی تاریخچه حسابداری نمیشود؟
منظور از حسابداری ۲ طرفه چیست؟
حسابداری بهای تمام شده شامل چیست؟
سلام ممنون بابت اطلاعات مفید و خوبی که به اشتراک گذاشتین